عبادت علیحضرت علی (علیهالسلام) در عبادت و اوصاف نیک بینظیر بود، معاویه برای اینکه محبوبیت حضرت را در بین مردم از بین ببرد، متوسل به انواع حیله و نیرنگ میشد. ۱ - نیرنگ معاویه بر علیه علییکی از پلیدترین نیرنگهای معاویه، پس از تسلط بر کوفه این بود که با انواع حیلهها، اصحاب علی (علیهالسّلام) را به سوی شام جلب میکرد، سپس در مجامع عمومی آنها را وا میداشت که سخن از علی (علیهالسّلام) بگویند، بلکه از زبان آنها عیبی نسبت به علی (علیهالسّلام) گفته شود و همین موجب تایید سیاست معاویه گردد. ۲ - بیان صفات علییکی از افرادی که در تنگنای چنین مجمعی قرار گرفت، ضرار بن ضمره بود، وی از یاران خاص و با معرفت علی (علیهالسّلام) به شمار میآمد، پس از شهادت علی (علیهالسّلام)، معاویه او را (یا از روی تهدید و یا از روی تطمیع، درست معلوم نیست) به شام جلب کرد. در یکی از مجلسهای عمومی به او رو کرد و گفت: ای ضرار! از ویژگیهای علی (علیهالسّلام) چیزی بیان کن. ضرار: مرا از این کار معاف دار. معاویه: حتما باید از اوصاف علی (علیهالسّلام) بگویی! ضرار: اکنون که اجبار در کار است ناگزیرم به پارهای از صفات علی (علیهالسّلام) اشاره کنم: ضرار مطالبی گفت که خلاصه اش این است: ۱. علی دینداران را احترام میکرد و معیار احترام او از اشخاص، بر اساس دین و ایمان بود. ۲. مستضعفان و مستمندان را به خود نزدیک میکرد و به ثروت و زرق و برق سرمایهداران، اعتنا نداشت. ۳. نیرومندان و صاحبان زور و قدرت، راه نفوذی بر آن حضرت نداشتند. ۴. او امید ناتوانان را از عدالت و حقوق حقه خویش قطع نمیکرد، و حق آنها را از غارتگران حقوق میگرفت، گرچه آن غارتگران، زورمند و قلدر باشند و... [۱]
خویی، شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۱۲.
۳ - بیان عبادت علیتا این که سخن ضرار به اینجا (که در نهج البلاغه آمده است) رسید: گواهی میدهم که شبی از نیمه آن گذشته بود و پردههای تاریکی و ظلمت خود را بر جهان گسترده بود، او در محراب ایستاده و محاسنش را گرفته و همچون انسان مار گزیده به خود میپیچید و میگریست و میگفت: یا دنیا یا دنیا، الیک عنی ابی تعرضت، ام الی تشوقت؟ لا حان حینک، هیهات! غری غیری لا حاجة لی فیک... ؛ ای دنیا، ای دنیا! از من دور شو! آیا خود را به من عرضه میکنی؟ یا میخواهی مرا به شوق آوری؟! هرگز آن زمان که تو در من نفوذ کنی فرا نرسد، هیهات دور شو، دیگری را فریب بده، من نیازی به تو ندارم، من تو را سه طلاقه کردهام که برگشتی در آن نیست زندگی تو کوتاه و موقعیت تو اندک و آرزوی تو پست و ناچیز است. آه من قلة الزاد و طول الطریق و بعد السفر و عظیم المورد؛ آه از کمی زاد و توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر (آخرت) و عظمت مقصد. در اینجا بود که معاویه (حیله گر) گریه کرد و گفت: خدا ابوالحسن (علی (علیهالسّلام)) را رحمت کند آری او این چنین بود ای ضرار، اینک بگو اندوه تو در فراق او چگونه است؟ ضرار گفت: حزن من ذبح ولدها فی حجرها؛ اندوه من همانند اندوه آن مادری است که سرفرزندش را در آغوشش از بدن جدا سازند. [۴]
خویی، شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۱۱۲.
ناگفته نماند: منظور از این که علی (علیهالسّلام) دنیا را سه طلاقه کرده بود، دنیایی است که هدف قرار گیرد و موجب انحراف شود، نه دنیای خوب که پلی برای معنویات باشد. ۴ - پانویس
۵ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «عبادت علی». ردههای این صفحه : مقالات اندیشه قم
|